بیشفعالی چیست؟
این اختلال یکی از اختلالات شایع و در عین حال با تشخیص سخت برای پزشکان است. اختلال بیشفعالی بیماری پیچیدهای است و اغلب تشخیص داده نمیشود. درباره کودکی که با چنین اختلالی تشخیص داده میشود ۳ علامت را نباید از یاد ببرید که شامل پرتحرکی، کمبود توجه و تمرکز و در نهایت اعمال تکانهای(کارهای ناگهانی و غیرقابل پیشبینی) است.
زمانی که پزشک بتواند جزئیات لازم را از والدین و مدرسه به دست آورد میتوان معیارهای لازم را در نظر گرفت. علائم اختلال بیشفعالی- کمتوجهی باید در بیشتر از یک مکان دیده شود مثلا خانه و مدرسه و البته اینکه برای چند ماه این علائم بروز کند. داشتن ۶ علامت یا بیشتر از علائم اختلال کمتوجهی یا بیشفعالی که باید دستکم ۶ ماه وجود داشته باشد تا بتوان گفت کودک بیشفعال است.
علائم بیش فعالی
تعدادی از علائم مربوط به بیشفعالی و اختلال توجه و تمرکز شامل موارد زیر است:
- کودک غالبا با دستهایش بازی میکند و در جایش میلولد.
- کودک معمولا کلاس را ترک میکند.
- غالبا میدود یا میپرد.
- اغلب بازی یا فعالیتهایش پر سر و صداست.
- به نظر میرسد کودک همیشه در حال حرکت است.
- زیاد صحبت میکند.
- از توجه به جزئیات ناتوان است.
- اغلب قادر به پیگیری دستورات یا اتمام کارها نیست.
- اغلب وسایل خود را گم میکند.
ادامه مطلب
ریشه استعدادهای نهانی کودکان همواره در برخی از فعالیتهای معمولی آنها، پنهان شده است. اگر به عقب برگردید، میبینید که فرزندتان قبل از دوران کودکی و در دوران خردسالی به برخی فعالیتها و کارها علاقه عمیقتری داشته است.
شناسایی و کشف استعدادهای پنهان کودکان هرچه در سنین پایینتر ایجاد شود، بهتر است و نتیجه بیشتری در پی خواهد داشت. این کار باعث میشود هم دیدگاه آنها در مورد شغل آیندهشان سریعتر شکل بگیرد و پرورش یابد و هم از نظر روحی – روانی در این زمینه تقویت شوند. تمام انسانهای این کره خاکی هرکدام با استعداد و توانایی خاص خودشان به دنیا آمدهاند. برخی از این استعدادها هیچگاه تشخیص داده نمیشوند و با مرگ فرد، دفن میشوند.
عدم شناخت استعدادهای فردی باعث بیمصرف ماندنشان میشود و برعکس تشخیصشان باعث شکوفایی و رشد بیشترشان. مشکل اصلی وقتی بروز میکند که کودک قرار است در مسیری قرار بگیرد و انتخاب کند و راهی را پیشرو دارد که قبلا اطرافیانش طی نکردهاند و تازگی دارد. در چنین شرایطی شناخت استعدادها و تواناییهای خاص کودک که قبلا به کمک بزرگترهایش اتفاق افتاده است، به او کمک میکند تا مسیر خود را روشنتر ببیند و راحتتر و مصممتر انتخاب کند.
ادامه مطلب
اضطراب کودکان در دوران مدرسه از عوامل بسیاری نشأت میگیرد که یکی از این عوامل ریشه در نحوه برخورد والدین در دوران کودکی و پیش از دبستان دارد.
والدین سخت گیر،مضطرب،افسرده و مشکل دار اغلب کودکانی را پرورش میدهند که شخصیت وسواسی و مضطرب دارند و قطعا در آینده تمامی این اختلالات رفتاری را وارد زندگی اجتماعی و شوئی خود میکنند.
از آنجا که اضطراب ریشه بسیاری از بیماریهای روانی در افراد است ،آشنایی با علل ایجاد کننده آن و پیشگیری از بروز رفتارهای زمینه ساز آن از سوی والدین بسیار حائز اهمیت است.روان شناسان راهکارهای موثری را در این خصوص مطرح کردهاند؛ دکتر میر آخورلی روان شناس تربیتی به بیان این راهکارها میپردازد.
اضطراب جدایی از والدین در مدرسه
در دوران مدرسه مجموعه ای از ترسها برای کودک ایجاد میشود. اولین ترس ،ترس از محیط مدرسه است. ترس از مدرسه به عناوین مختلف بروز میکند که یکی از آنها ترس از معلم است. البته این ترس در دوران مهد هم بوجود میآید. گاهی اوقات کودکان قادر به برقراری رابطه عاظفی با معلم خود نیستند و احساس میکنند از جانب معلم با آسیب مواجه خواهند شد و یا معلم آنها را دوست ندارد.
همین عامل باعث ایجاد حس اضطراب در آنها نسبت به محیط مدرسه میشود. این مسأله برمیگردد به اضطراب جدایی دوران کودکی پیش از مدرسه که اغلب درسنین 6 ماهگی به بعد آغاز میشود. اگر در این دوران والدین رفتار مناسبی با کودک داشته باشند این اضطراب به خوبی پشت سر گذاشته میشود ودر دوران مدرسه کمتر دچار اضطراب جدایی از والدین برای رفتن به مدرسه میشود.
اگر غیر این مساله اتفاق افتاده باشد و کودک در این دوران تحت تأثیر رفتار نادرستی از جانب والدین باشد و این اضطراب را از همان دوران به همراه داشته باشد، زمانیکه به مهد و مدرسه میرود،این اضطراب باز به سراغ او میآید.ا اضطراب برای همه کودکان یکسان نیست و برخی از آنها زود با این مسأله کنار میآیند و برخی دیگر خیر.این مساله کاملا به دوران کودکی فرد باز میگردد.
راهکار مناسب در برخورد با کودکی که دچار اضطراب جدایی است و به مهد نمیرود این است که والدین با مراجعه به روان شناس رفتارهایی را فرا بگیرند که بتوانند بدون ایجاد ترس در کودک او را به مدرسه بفرستند. به زور فرستادن کودک به مدرسه اضطراب او را بیشتر میکند. اینکه گمان شود که کودک پس از گریه بالاخره آرام خواهد شد،تفکر صحیحی نیست بلکه ما تنها به ظاهر شاهد آرام شدن کودک هستیم درحالیکه او اضطراب خود را تجربه کرده است.متصدیان مهد و مدرسه اغلب توصیه میکنند که کودک را در این حالت رها کنید تا آرام شود درحالیکه این اقدام روش درستی نیست.
ضرورت ارتباط نزدیک کودک ومادر در خردسالی
این استاد دانشگاه ضمن بیان نقش موثر ارتباط کودک در سنین زیر دوسال در کاهش اضطراب بزرگسالی افزود: در این دوران مادر بهتر است ارتباط نزدیکی با کودک برقرار کند.
توصیه روان شناسان این است که اگر امکان گرفتن مرخصی برای مادران شاغل در این دوران وجود دارد این کار حتما صورت بگیرد. دو سال اول زندگی بیشترین نیاز کودک به مادر است.
این مساله در حفظ آرامش و جلوگیری از اضطراب بسیار با اهمیت است و نشان دهنده وابستگی کودک نیست.اضطراب جدایی معمولا از 6 ماهگی آغاز و تا یک سال و نیمگی به اوج خود میرسد . بعد از این سنین کمرنگ شده و نهایتا تا 3 سالگی رفع میشود. ما باید متوجه باشیم که کودک ما در چه سنی قرار دارد.اگر بین یک تا یک سالگی است دراوج وابستگی قرار دارد و ایرادی وجود ندارد.
راهکارهای ارتباطی با اضطراب کودک
البته راهکارهایی برای راحتی مادر وجود دارد زیرا به هر حال چسبیدن زیاد کودک به مادر باعث آزار او میشود.البته این مشکل در کودک طبیعی است و او در حال گذران اضطراب جدایی این دوران است. بطور مثال استفاده از عروسک و اسباب بازی که کودک آن را دوست دارد وبازی مادر و کودک با این اسباب بازی بسیار کمک کننده است.
برای کودک عروسکی که مادر به همراه او با آن بازی کرده است جایگزین عدم حضور موقتی او میشود و به او آرامش میدهد و زمانیکه او قصد انجام کاری را دارد بهتر است با کودک و اسباب بازی مورد علاقه بازی کرده و سپس به آرامی کودک و اسباب بازی را رها کند.
قرار دادن کودک در محیطی که قادر به دیدن مادر باشد به دلیل عدم شناخت و حافظه تکمیل نیافته کودک ضرورت دارد. این احساس که کودک بپذیرد نبود موقتی مادر دلیل برای نبود همیشگی او نیست در وجود او هنوز شکل نگرفته است. این مسأله همان پایداری شی است که پیاژه آن را بیان کرده است.
وی ادامه داد: اگر مادر قصد بیرون رفتن از منزل را دارد بهتر است در مقابل دید کودک این کار را بکند. اقدامی که معمولا شاهد عکس آن هستیم. زمانیکه در مقابل چشم او اینکار را میکنیم به او میفهمانیم که مادر ممکن است زمانی نباشد.
اگر شما غیر این رفتار کنید ترس را در او تشدید میکنید.ترک غیر ناگهانی کودک به او بر اساس تجربه میفهماند که در رفتن مادر برگشتی هم هست ولی زمانیکه در مقابل چشم او منزل را ترک نکنید او به یکباره دچار وحشت میشود.
قرار دادن کودک در کنار فردی که در این موارد جایگزین مادر شود بسیار راهگشا است. این فرد باید کسی باشد که کودک با او رابطه عاطفی خوبی دارد.
گردآورندگان: گروه پینار
چرا کودکان ناخن می جوند؟
جویدن ناخن یک عادت نامناسب است و علت دقیق آن قابل بحث است. یکی از دلایل ناخن جویدن می تواند ریشه در فاکتورهای فامیلی داشته باشد، هرچند این علت که آیا فاکتورهای خانوادگی مربوط به تقلید رفتار ناخن جویدن در سایراعضای خانواده و یا ریشه های ژنتیکی، تاثیر دارد یا خیر، هنوز ناشناخته است.
عوامل روان شناختی اصلی که با این رفتار مرتبط هستند شامل، استرس، نگرانی، اضطراب و خلق و خوی غیر متمرکز است. در واقع می توان گفت عادت ناخن جویدن در کودکان مکانیزمی است برای مقابله با شرایط استرس زا و از طرف دیگرهم عدم فعالیت مناسب (فعالیت کم، خستگی) ، گرسنگی و یا پایین بودن اعتماد به نفس ممکن است باعث ناخن جویدن در کودکان شود.
تصور می شود که ناخن جویدن در کودکان یک رفتار خودکار و غیرعادی است.
محققان معتقدند که در برخی کودکان عادت ناخن جویدن با اختلالات روانپزشکی همراه است و حداقل یک اختلال مرتبط با روانپزشکی در بیش از دو سوم کودکانی که به کلینیک روانپزشکی مراجعه می کنند وجود دارد. جالب این که بیشتر از نیمی از والدین این کودکان، حداقل یک بیماری روانپزشکی داشتند، به ویژه اختلال افسردگی حاد.
بیماری های روانی که اغلب در رابطه با ناخن جویدن کودکان و نوجوانانی که به درمانگاه بهداشت و ارجاع داده می شوند، شامل:
اختلال کمبود توجه، بیش فعالی، اختلال اضطراب جدایی، اختلال تومور، اختلال وسواس فکری، عقب ماندگی ذهنی، اختلال افسردگی حاد، اختلال اضطراب عمومی و اختلال هراس گزارش شده است.
بیش از یک چهارم کودکان و نوجوانان به یکی از این اختلالات دچار بودند. در نهایت، رفتارهای کلیشه ای مانند لرزیدن لب، کوبیدن سر، برداشتن پوست و کشیدن مو در بیش از 60٪ کودکان مبتلا به ناخن جویدن هم مشاهده شده است.
عوارض ناخن خوردن
در اغلب موارد، عوارض ناخن جویدن بیشتر به صورت نامناسب شدن شکل ظاهری انگشتان بوده و منحصرا در حوزه زیبایی جای می گیرد. با این حال، در برخی موارد شدت ناخن جویدن، بر کیفیت زندگی بیمار تاثیر می گذارد.
به طور اجتماعی ناخن جویدن عادت ناخوشایندی است که می تواند باعث تحقیر، سرکوب های احساسی و آسیب های اجتماعی شود. علاوه بر اثرات روحی روانی و سلامتی، ناخن جویدن به طور کلی از نظر دیگران نوعی رفتار ناخوشایند در نظر گرفته می شود.
از طرفی برخی افراد، به جویدن ناخن کفایت نکرده و ناخن را قورت می دهند و می خورند. این کار می تواند پیامد های بسیار بدی برای فرد داشته باشد. در واقع، ناخن خوردن می تواند باعث کوتاه شدن پایه ناخن و یا حتی درد های شدید معده و یا خونریزی معده شود. علاوه بر این، ناخن خوردن می تواند منجر به پارونیشیا، عفونت های باکتریایی ثانویه و ویروس هرپس سیمپلکس از ضایعات تبخال دهانی شود.
سایر اثرات فیزیکی ناخن خوردن مربوط به دهان و دستگاه گوارش است. بثورات پوستی، ناراحتی سیستم گوارش، مشکلات دندان و ترک های کوچک در ناخن ها از عوارض این عادت نامناسب است.
همچنین ناخن جویدن ممکن است باعث آبسه شده و به لثه آسیب برساند. یکی دیگر از عوارض ناخن جویدن این است که ممکن است عفونت ها و باکتری ها را از راه ناخن به دهان و در نتیجه بدن منتقل کند.
ناخن خوردن، همچنین می تواند به اختلالات تمپورومندیبولار منجر شود. این عادت نادرست می تواند خطر ابتلا به عفونت پوسیدگی گوارشی را هم در دستگاه گوارش افزایش دهد .این اختلال بیشتر در کودکان مشاهده می شود.
راهکارهایی برای درمان ناخن جویدن کودک
به طور کلی، ناخن جویدن یک وضعیت حاد و نگران کننده نیست و این عادت اغلب به مرور زمان از بین رفته و خود به خود حل می شود ؛ بنابراین ممکن است در موارد خفیف، درمان خاصی لازم نباشد زیرا در موارد خفیف، ناخن جویدن منجر به عواقب جسمی یا اجتماعی مهمی نمی شود.
با این وجود، ناخن جویدن در صورتی که با سایر اختلالات همراه باشد، نیاز به مراقبت های ویژه دارد. برای درمان این عادت ، ابتدا سابقه پزشکی کودک (از جمله جنبه های روان شناختی) و معاینه کامل پزشکی صورت می گیرد.
گردآورنده: گروه پینار
کودکان در حین رشد و بلوغ یاد میگیرند که با استرس مواجه شوند و به آن واکنش نشان بدهند. بسیاری از عواملی که موجب استرس میشوند، برای بزرگسالان قابلمدیریت هستند، اما برای کودکان بسیار پیچیده و آزاردهندهاند، درنتیجه حتی تغییرات کوچک نیز میتوانند بر احساس آرامش و امنیتِ کودکان خدشه وارد کنند.
موارد زیر از رایجترین عوامل ایجاد استرس در کودکان هستند:
نگرانی درمورد تکالیف یا نمرات مدرسه؛
درد، جراحت، بیماری و …؛
حجم فعالیتها و مسئولیتها در مدرسه، باشگاه و غیره؛
مشکل با دوستان، آزار دیدن و زورگوییِ سایر بچهها یا فشارهایی که از سمت گروه به کودک وارد میشود؛
تغییر مدرسه، نقل مکان یا مسائل و مشکلات خانوادگی، بیخانمانی و غیره؛
داشتن افکار منفی نسبت به خود؛
تغییرات جسمی و فیزیکی (مثلا در دورهی بلوغ) در دختران و پسران؛
مشکلات خانوادگی مانند طلاق یا جدایی؛
وجود مشکلات و مسائل مالی در خانواده؛
زندگی در منطقه یا خانهای ناامن.
گرد آورنده: گروه پینار
کودکان 2 ساله:
کودکان دو ساله کاشفینی هستند که به دنبال دنیاهای ناشناخته می گردند و دانشمندانی هستند که شگفتی های طبیعت را بررسی می کنند. شاعرانی هستند که برای اولین بار زبان را اختراع می کنند و روان شناسانی هستند که به راز تفاوت های رفتاری انسان های اطراف خود می اندیشند.
برای تربیت کودک دو ساله باید به نکاتی مانند تجربهاندوزی، انتظار توجه و خودابرازی و اینکه شخصیت کودک در حال شکلگیری است توجه داشته باشید.
تربیت کودک دو ساله قدری دشوار به نظر میرسد چرا که دو سالگی یکی از مقاطع حساس برای تربیت است. کودکان دو ساله اغب قابل پیش بینی نیستند و گاهی رفتارهایی از خود نشان میدهند که والدین را مستاصل میکنند. آنان گاهی با رفتارهای مودبانه و شیرین زبانی، نشان میهند که انگار از سنشان بیشتر میفهمند.
در سن دو سالگی کودک از قالب نوزادی خارج شده و در قالب یک انسان کوچک کامل به لحاظ افکار، عقاید و خواستههایش قرار میگیرد و همین باعث میشود که رفتار با کودک دو ساله و تربیت آن برای والدین دشوار به نظر بیاید.
رفتار با کودک دو ساله دارای اهمیت بسیار است چرا که پنج سال اول زندگی کودکان زمان رشد اجتماعی، شناختی، احساسی و فیزیکی آنهاست. کودکان با تواناییها و نیازهای بسیاری وارد دنیا میشوند و در سال های اول زندگی به عشق، تغذیه، سلامتی و امنیت روانی و اجتماعی نیاز دارند که رفع آنها توسط والدین موجب موفقیتهای بعدی کودک خواهد شد.
گردآورنده: گروه پینار
ادامه مطلب
نگران محبت تان به فرزند
دوم تون یا کم شدن محبت به فرزند اول نباشید.
حرف ما به فرزند اول این است که فرزند بعدی با تو بازی خواهد کرد، بزرگ خواهد
شد. خواهر برادرهای دیگر را نشانش دهید. مثل بابا و عمو یا من و خاله و او را
مشتاق کنید.
باید بداند با آمدن او شرایط بهتر خواهد شد و از او انتظار کمک دارید. برایش
توضیح دهید که بچه بسیار ضعیف است و نیازمند توجه توست. اما هرگز این پیام را ندید
که تو مسئولیتی داری یا اگر کاری نکنی تقصیری متوجه توست و هرگز در عمل مسئولیتی
به او ندهید.
فرزند اول باید مهم ترین داراییش را که پدر و مادر است با فرزند دوم تقسیم
کند. پس در موارد زیر کوشا باشید:
۱- به فرزندتون اگر زیر سه سال است نگویید بچه در
شکم من است چون ترس از خورده شدن یا دفع شدن در تخیل کودک شکل می گیرد، بگویید در
بدن من است.
۲- عکس های جالب حاملگی را به او نشان دهید تا بداند
بسیار طبیعی ست و برای بقیه هم اتفاق می افتد.
۳- قبل از تولد کودک او را به بیمارستان ببرید و پشت
پنجره ی اتاق نوزادان را نشانش دهید و اجازه دهید تا وقتی میخواهد بماند.
ادامه مطلب
تا به حال شده که در آغاز بهار، به جنگل یا صحرا بروید و روی زمین تازه جان گرفته دراز بکشید؟ سینهتان را از هوای بهاری پُر کنید و نگاهتان را از رقص شاخهها و جوانهها در آسمان، بسُرانید تا پای درخت و زمینِ مرطوبِ بهاری؟
وقتی از فاصلهی نزدیک، خیلی نزدیک، خاک را تماشا کنید، سبزههای جوان و تازهی سر از خاک بیرون آورده را میبینید که چه عشوهگرانه بر آفتاب سلام میدهند.
گُلهای ریز و درشت، سوار بر ساقههای ظریفشان، از میان برگهای زرد و پوسیدهی پارسالی ریخته بر کف جنگل، سر برآوردهاند که ببین! ببین که چگونه از دل نیستی هست میشویم و از عمق خشکیدن، چگونه دوباره جوانه میزنیم؟
بهار آمده، نوروز است و سالی دیگر، سال ۱۳۹۸ هجری شمسی پیش روی ماست. شاکریم پروردگار را که ما را هست کرده و زندهایم. زندهایم در جهانی مهربان که ما را در آغوش گرفته و همواره و هر سال زندگی از بطن مرگ و امید دوباره روییدن را در گوشمان زمزمه میکند.
سال نو را با امید به روزهای خوب و انگیزه برای رویش و بالندگی هرچه بیشتر آغاز میکنیم و سالی سرشار از زندگی و بالندگی را برای شما آرزومندیم.
نوروزتان پیروز و خجسته
بغل کردن
بدون شک، بغل کردن باعث ایجاد یک حس خوب در ما میشود. زمانی که غمگین یا نا امید هستیم، یک آغوش گرم میتواند دردمان را تا حدی تسکیندهد. زمانی که خوشحالیم، میخواهیم با بغل کردن دیگران، خوشحالی خود را تقسیمکنیم. بنابراین، ما مستقیما میدانیم بغل کردن، خوب است.
اما علاوه بر احساس گرما و آرامش، بغل کردن فواید دیگری نیز دارد. دلایل علمی مهمی وجود دارد که نشانمیدهد چرا بغل کردن برای شما و کودکتان خوب است. یک بغل ۲۰ ثانیهای میتواند باعث شود کودک شما باهوشتر، سالم تر، خوشحالتر، منعطفتر و به والدین نزدیکتر شود.
فواید بغل کردن کودک:
1- بغل کردن، کودکانی باهوشتر میسازد.
کودک برای رشد عادی، تحریک حسی متفاوت زیادی را نیاز دارد. ارتباط پوستی یا لمس جسمی مانند بغل کردن، یکی از مهمترین محرکهای لازم برای رشد یک مغز سالم و یک بدن قوی است. انواع لمس، مفید نیستند. فقط یک لمس پرورشی مانند یک آغوش آرام میتواند محرک مثبتی که یک مغز جوان برای رشد سالم نیازدارد را تامینکند.
ادامه مطلب
درباره این سایت